دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ دیجیتال مارکتینگ استفاده از وبسایتها، برنامهها، دستگاههای موبایل، رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و سایر ابزارهای دیجیتال برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات است.
دیجیتال مارکتینگ از پلتفرمهای دیجیتالی مانند وبسایتها، اپلیکیشنهای موبایل، رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجو برای تبلیغ و فروش مؤثر محصولات و خدمات بهره میبرد. این روش با ارائه رویکردی نوآورانه برای تعامل شرکتها با مصرفکنندگان و تحلیل رفتار آنها، مکمل روشهای بازاریابی سنتی است. دیجیتال مارکتینگ با گسترش پذیرش اینترنت در دهه ۱۹۹۰ میلادی محبوبیت یافت. امروزه، شرکتها استراتژیهای دیجیتال و سنتی را برای دستیابی مؤثر به مخاطبان خود ترکیب میکنند، هرچند چالشهای منحصربهفردی از جمله تکامل سریع کانالهای دیجیتال و نحوه استفاده از دادهها به وجود آمده است.

نکات کلیدی
دیجیتال مارکتینگ شامل استفاده از وبسایتها، دستگاههای موبایل، رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجو برای تبلیغ محصولات و خدمات است و رویکردی مکمل در مقایسه با روشهای بازاریابی سنتی ارائه میدهد.
از دهه ۱۹۹۰ میلادی، کانالهای دیجیتال از جمله پلتفرمهای کلیدی مانند ایمیل، رسانههای اجتماعی و تبلیغات پرداخت به ازای کلیک تکامل یافتهاند. هر یک از این روشها برای دستیابی مؤثر به مخاطبان هدف، نیاز به برنامهریزی استراتژیک دارند.
استراتژیهای کلیدی دیجیتال مارکتینگ شامل بازاریابی وبسایت، تولید محتوا، کمپینهای ایمیلی، رسانههای اجتماعی، بازاریابی وابسته و روندهای نوظهور بازاریابی ویدیویی و پیامکی هستند.
بازاریابان با چالشهایی مانند افزایش سریع کانالهای دیجیتال، نیاز به تحلیل مؤثر دادهها و جلب توجه مصرفکننده در میان حواسپرتیهای دیجیتالی روبرو هستند.
متخصصان دیجیتال مارکتینگ موفق به مهارتهای ارتباطی قوی، تسلط بر تحلیل دادهها و درک کامل از پویایی رسانههای اجتماعی نیاز دارند تا بتوانند روایتهای بازاریابی جذاب را به طور مؤثر ایجاد کنند.
آشنایی با ساز و کار دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی شامل تکنیکها و رسانههای مختلف برای تبلیغ محصولات و افزایش سهم بازار است. موفقیت در آن به ترکیبی از تبلیغات و هوش فروش نیاز دارد. بازاریابان حرفهای این وظایف را یا به صورت داخلی در شرکتهای مجزا یا به صورت خارجی در شرکتهای بازاریابی که ممکن است به مشتریان مختلفی خدمات ارائه دهند، انجام میدهند.
شرکتها زمانی بر بازاریابی از طریق رسانههای چاپی، تلویزیون و رادیو تمرکز داشتند، زیرا تنها همین گزینهها در دسترس بودند. هرچند آن گزینهها هنوز وجود دارند، اینترنت راه دیگری برای شرکتها فراهم کرد تا به مصرفکنندگان دسترسی پیدا کنند و به همین دلیل دیجیتال مارکتینگ پدید آمد.
فناوریها و روندهای جدید، شرکتها را مجبور کردند تا استراتژیها و بودجههای بازاریابی خود را تعدیل کنند. در روزهای اولیه دیجیتال مارکتینگ، ایمیل به یک ابزار بازاریابی محبوب تبدیل شد. سپس تمرکز به سمت موتورهای جستجو مانند Netscape تغییر کرد که به کسبوکارها امکان میداد تا با استفاده از تگها و کلمات کلیدی، خود را به نمایش بگذارند. توسعه پلتفرمهای اجتماعی مانند فیسبوک این امکان را برای شرکتها فراهم کرد که دادههای کاربران را ردیابی کرده و پیامهای خود را به مخاطبان بسیار خاصی ارسال کنند.
گوشیهای هوشمند و دستگاههای قابل حمل، شرکتها را قادر میسازد تا محصولات را در هر مکانی به مصرفکنندگان بازاریابی کنند. یک مطالعه توسط مرکز تحقیقات Pew در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ۷۶٪ از بزرگسالان آمریکایی با استفاده از گوشیهای خود، خریدهای آنلاین انجام دادهاند.
نکته مهم: دیجیتال مارکتینگ میتواند تعاملی باشد، بر خلاف تبلیغات سنتی چاپی یا تلویزیونی.

کانال های مختلف دیجیتال مارکتینگ چیست؟
کانالهای دیجیتال مارکتینگ از دهه ۱۹۹۰ میلادی تکامل یافتهاند و همچنان در حال تغییر هستند. در اینجا هشت مورد از رایجترین کانالهای مورد استفاده امروزی معرفی شده است.
۱. بازاریابی وبسایت شرکتها اغلب از وبسایت خود به عنوان هسته اصلی فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ خود استفاده میکنند. مؤثرترین وبسایتها، برند و محصولات و خدمات آن را به شیوهای واضح و به یاد ماندنی به نمایش میگذارند. امروزه یک وبسایت باید سریع بارگذاری شود، سازگار با موبایل باشد و پیمایش در آن آسان باشد.
۲. تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) به بازاریابان امکان میدهد تا از طریق تبلیغات پولی، در وبسایتهای خبری و سایر وبسایتها و پلتفرمهای دیجیتال به مخاطبان دسترسی پیدا کنند. بازاریابان میتوانند کمپینهای PPC را در گوگل، بینگ، لینکدین، X (توئیتر سابق)، پینترست و فیسبوک راهاندازی کرده و تبلیغات خود را به افرادی که عبارات مرتبط با محصولات یا خدمات آنها را جستجو میکنند، نمایش دهند. این کمپینها میتوانند کاربران را بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی (مانند سن یا جنسیت)، علایق خاص یا موقعیت مکانی آنها تقسیمبندی کنند. پرکاربردترین سرویسهای PPC، Google Ads و Facebook Ads هستند.
۳. بازاریابی محتوا هدف بازاریابی محتوا، دسترسی به مشتریان بالقوه از طریق استفاده از محتوای نوشتاری، بصری یا ویدیویی است که برای آنها جذاب باشد. این محتوا معمولاً در یک وبسایت منتشر شده و سپس از طریق رسانههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، بهینهسازی موتورهای جستجو یا حتی کمپینهای پرداخت به ازای کلیک ترویج میشود. بازاریابی محتوا سعی میکند ظریفتر از تبلیغات باشد و محصول یا خدماتی که اسپانسر قصد بازاریابی آن را دارد، ممکن است به طور واضح برجسته نشود.
۴. بازاریابی ایمیلی بازاریابی ایمیلی هنوز یکی از مؤثرترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ است، هرچند بسیاری از مردم آن را با هرزنامه (spam) مرتبط میدانند و بر این اساس با چنین پیامهایی برخورد میکنند. بسیاری از متخصصان دیجیتال مارکتینگ از دیگر کانالهای خود برای جمعآوری نامها برای لیست ایمیلهای خود استفاده میکنند. سپس، از طریق بازاریابی ایمیلی، سعی میکنند این سرنخها را به مشتری تبدیل کنند.
۵. بازاریابی رسانههای اجتماعی اهداف اصلی یک کمپین بازاریابی در رسانههای اجتماعی، ایجاد آگاهی از برند و برقراری اعتماد است. با عمیقتر شدن در بازاریابی رسانههای اجتماعی، میتوانید از آن برای به دست آوردن سرنخ و به عنوان یک کانال بازاریابی مستقیم یا فروش استفاده کنید. پستها و توئیتهای تبلیغاتی دو نمونه از بازاریابی رسانههای اجتماعی هستند.
۶. بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing) بازاریابی وابسته یکی از قدیمیترین اشکال بازاریابی است و دنیای دیجیتال به آن جان تازهای بخشیده است. در بازاریابی وابسته، شرکتها و “اینفلوئنسرهای” منفرد، محصولات شرکت دیگری را تبلیغ کرده و هر بار که فروشی انجام میشود یا یک سرنخ جدید به لیست آنها اضافه میشود، کمیسیون دریافت میکنند. بسیاری از شرکتهای شناخته شده، از جمله آمازون، برنامههای وابسته دارند که میلیونها دلار به افرادی که به فروش محصولاتشان کمک میکنند، پرداخت میکنند.
۷. بازاریابی ویدیویی بسیاری از کاربران اینترنت قبل از تصمیم به خرید، برای یادگیری انجام کاری، خواندن یک نقد یا صرفاً برای استراحت، به سایتهایی مانند یوتیوب مراجعه میکنند. بازاریابان میتوانند از پلتفرمهای مختلف بازاریابی ویدیویی، از جمله ویدیوهای فیسبوک، اینستاگرام و تیکتاک، برای اجرای یک کمپین بازاریابی ویدیویی استفاده کنند. شرکتها با ادغام ویدیو با SEO، بازاریابی محتوا و کمپینهای گستردهتر رسانههای اجتماعی، بیشترین موفقیت را کسب میکنند.
۸. پیامک (Text Messaging) شرکتها از پیامهای متنی (SMS) برای به اشتراک گذاشتن اخبار مربوط به محصولات و تبلیغات استفاده میکنند. سازمانهای غیرانتفاعی و نامزدهای سیاسی نیز از پیامک برای تبلیغ خود و جمعآوری کمکهای مالی استفاده میکنند. امروزه بسیاری از کمپینهای بازاریابی این امکان را برای مصرفکنندگان فراهم میکنند که از طریق یک پیام متنی ساده، پرداخت یا کمک مالی انجام دهند.
شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در دیجیتال مارکتینگ
متخصصان دیجیتال مارکتینگ درست مانند بازاریابان سنتی از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) استفاده میکنند. KPIها به آنها اجازه میدهند تا عملکرد بلندمدت ابتکارات بازاریابی خود را اندازهگیری کرده و آنها را با تلاشهای رقبای خود مقایسه کنند. در ادامه برخی از رایجترین KPIهایی که بازاریابان میتوانند برای سنجش عملکرد خود استفاده کنند، آورده شده است:
- نرخ کلیک (Click-through rate): این KPI معمولاً برای اندازهگیری اثربخشی تبلیغات آنلاین استفاده میشود. با شمارش تعداد افرادی که روی یک تبلیغ خاص کلیک کردهاند، به صورت درصدی از کل افرادی که ممکن است آن را دیده باشند، محاسبه میشود.
- نرخ تبدیل (Conversion rate): نرخ تبدیل حتی فراتر از نرخ کلیک میرود تا درصد افرادی را که یک اقدام مطلوب مانند خرید را انجام دادهاند، با کل مخاطبانی که یک تبلیغ یا تبلیغ خاص به آنها رسیده، مقایسه کند.
- ترافیک رسانههای اجتماعی (Social media traffic): این شاخص تعداد افرادی را که با پروفایلهای رسانههای اجتماعی یک شرکت تعامل دارند، ردیابی میکند. این شامل لایکها، فالوها، بازدیدها، اشتراکگذاریها و/یا سایر اقدامات قابل اندازهگیری است.
- ترافیک وبسایت (Website traffic): این متریک تعداد افرادی را که در یک دوره زمانی مشخص از وبسایت یک شرکت بازدید میکنند، ردیابی میکند. از جمله کاربردهای دیگر آن، میتواند به شرکتها کمک کند تا اثربخشی تلاشهای بازاریابی خود را در هدایت مصرفکنندگان به سایتشان بسنجند.

چالشهای دیجیتال مارکتینگ
دنیای دیجیتال چالشهای ویژهای را برای بازاریابان ایجاد میکند. برای مثال، کانالهای دیجیتال به سرعت در حال افزایش هستند و بازاریابان باید با آنها همگام شوند و یاد بگیرند که چگونه به طور مؤثر از آنها استفاده کنند. بازاریابان همچنین ممکن است در تحلیل و استفاده سودمند از حجم عظیمی از دادههایی که میتوانند از طریق این پلتفرمها جمعآوری کنند، با چالش روبرو شوند. شاید مهمتر از همه، مصرفکنندگان به طور فزایندهای با تبلیغات دیجیتال و سایر حواسپرتیها احاطه شدهاند، که جلب توجه آنها را روز به روز دشوارتر میکند.
آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست؟
یک آژانس دیجیتال مارکتینگ شرکتی است که به طور اختصاصی به بازاریابی برای مصرفکنندگان یا کسبوکارها از طریق کانالهای دیجیتال میپردازد. این شامل ایجاد و راهاندازی کمپینها برای مشتریان از طریق رسانههای اجتماعی، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک، ویدیوها و وبسایتهای سفارشی، از جمله سایر ابزارها است.
SEO در دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بهینهسازی موتور جستجو (SEO) مجموعهای از تکنیکها را توصیف میکند که شرکتها برای افزایش ترافیک وبسایت خود و بالا بردن جایگاه آن در نتایج جستجو استفاده میکنند. هر چه یک سایت در صفحه نتایج جستجو بالاتر ظاهر شود، احتمال بیشتری وجود دارد که مصرفکنندگان آن را ببینند و برای بازدید از آن کلیک کنند.
بازاریابی اینترنتی چیست؟
از نظر فنی، بازاریابی اینترنتی بازاریابی است که منحصراً در اینترنت انجام میشود. به این ترتیب، بازاریابی اینترنتی زیرمجموعهای از دیجیتال مارکتینگ است که میتواند از انواع مختلفی از پلتفرمهای دیجیتال، از جمله اینترنت، برای رسیدن به مخاطبان مورد نظر خود استفاده کند.
چگونه میتوان به یک متخصص دیجیتال مارکتینگ تبدیل شد؟
متخصصان دیجیتال مارکتینگ به مهارتهای قوی نوشتاری و رسانههای اجتماعی، همراه با درک خوب از تحلیل دادهها نیاز دارند. برای بیشتر موقعیتهای شغلی در این حوزه، داشتن مدرک کارشناسی ضروری است. همچنین ممکن است بخواهید دورههای دیجیتال مارکتینگ را بگذرانید یا در یک “کمپ آموزشی” دیجیتال شرکت کنید. علاوه بر این، گذراندن دوره کارآموزی در طول تحصیل میتواند مفید باشد. داشتن مدرک کارشناسی ارشد در این حوزه ممکن است مفید باشد اما ضروری تلقی نمیشود.
چه مهارتهایی در دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز است؟
مهارتهای ارتباطی قوی برای انتقال موفقیتآمیز داستان یک شرکت ضروری است. مهارتهای تحلیل داده نیز برای درک میزان عملکرد یک کمپین و جایی که ممکن است بهبود یابد، مهم است. در نهایت، مهارتهای رسانههای اجتماعی نیز یک الزام است.
سوگیری ضمنی (Implicit Bias) در دیجیتال مارکتینگ چیست؟
سوگیری ضمنی یا سوگیری ناخودآگاه، شامل پیامهایی است که به طور ناخواسته کلیشههای منفی را در مورد گروههای خاصی منتقل میکنند. در سالهای اخیر، این موضوع به طور ویژه در زمینههای تبلیغات و بازاریابی مورد توجه قرار گرفته است. در دیجیتال مارکتینگ، ممکن است این سوگیری در چیزی به سادگی انتخاب عکسهای آماده (stock photos) برای یک کمپین آشکار شود. به عنوان مثال، شرکتها ممکن است بدون فکر، از تصاویری از افراد سفیدپوست دگرجنسگرا استفاده کنند، در حالی که افراد سیاهپوست، بومی و سایر افراد رنگینپوست، به همراه افرادی با انواع بدن و تواناییهای مختلف را حذف میکنند. در حالی که متخصصان دیجیتال مارکتینگ اغلب از الگوریتمهایی استفاده میکنند که ظاهراً بیطرف هستند تا به آنها در طراحی کمپینهایشان کمک کنند، این الگوریتمها توسط انسانهایی ساخته شدهاند که ممکن است سوگیریهای ناخودآگاه خود را به آنها منتقل کنند.
نتیجهگیری
نحوه مصرف رسانه توسط مردم در قرن ۲۱ باعث شده است که بازاریابان، تأکید فزایندهای، و گاهی انحصاری، بر پلتفرمهای دیجیتال برای کمپینهای خود داشته باشند. در حالی که دیجیتال مارکتینگ از بسیاری از تکنیکهای بازاریابی سنتی از طریق رسانههای چاپی، تلویزیون و رادیو استفاده میکند، ابزارهای خاص خود را نیز دارد که بازاریابان برای موفقیت باید بر آنها مسلط شوند.